انچه در این کتاب میخوانید:
خیلی دوست داشتم که ابرقهرمانی به نام پاندای سرخوردگی خلق کنم که تیشرتی بر تن دارد و روی آن یک حرف T نوشته شده است. این پاندا به تمام خانهها سر میزند
و به همهٔ آدمها چیزهایی میگوید مثل ((درسته که پول زیادی درمیاری اما این باعث نمیشه که بچهها دوستت داشته باشند)) یا ((اگر دودلی که به همسرت اعتماد داری یا نه، خوب احتمالاً نداری)) یا ((اون چیزی که تو به اسم دوستی میشناسی فقط یک تلاش مداوم برای جلبتوجه آدمهاست)). پاندای سرخوردگی همان قهرمانی است که هیچ کدام از ما نمیخواهیم ببینیمش اما همهٔ ما در عین حال به او نیاز داریم. باوجودآنکه حس بدی به ما میدهد اما زندگیمان را بهتر میکند و با شکستن باورهای ما، ما را قویتر میکند و آیندهٔ روشنتری را برای ما رقم میزند. رنج کشیدن از لحاظ بیولوژیکی بسیار مفید است و باعث میشود که در وجود ما میل به تغییر ایجاد شود. وجود انسان به گونهای طراحی شده است که همواره مقداری نارضایتی و عدم اطمینان همراهش است، چون آدمهای ناراضی و متزلزل هستند که در مسیر نوآوری و بقا بیشترین خدمت را انجام میدهند. در حقیقت وجود ما به گونهای است که با چیزهایی که داریم راضی نمیشویم و تنها با چیزهایی که نداریم راضی میشویم؛ بنابراین درد و بدبختی از ویژگیهای ماست. از طرف دیگر درد تأثیرگذارترین ابزار بدن ما برای دعوت به عمل کردن ماست. به طور مثال برخورد انگشت کوچکپایتان با پایه میز را در نظر بگیرید. بعد از این اتفاق به زمین و زمان ناسزا میگویید. در عوض به عقیدهٔ من این درد جسمانی محصول سیستم عصبی شماست و یک مکانیزم بازخورد است که نشان میدهد تناسب جسمانی شما بههمخورده است. با درک این عدم تعادل جسمانی میتوانید دریابید که کجا میتوانید بروید و کجا نمیتوانید بروید، چه چیزی را میتوانید لمس کنید و چه چیزی را نمیتوانید لمس کنید. این درد است که به ما یاد میدهد که به چه چیزی توجه کنیم، چه چیزی برایمان خوب است و چه چیزی برایمان بد است. به ما کمک میکند تا محدودیتها و کاستیهای خودمان را بشناسیم و آنها را رعایت کنیم. از طرفی درد همواره جسمانی نیست. در حقیقت تحقیقات نشان میدهد که مغز ما تفاوت زیادی بین درد جسمانی و درد روانی قائل نیست. در نتیجه وقتی به شما میگویند که همسرتان به شما خیانت کرده است، مثل این است که یک میله فلزی به میان قلبتان فرو کرده باشند، چون این واقعه آنقدر دردناک است که انگار یک میله فلزی را در وسط قلبتان فرو کنند. مشابه درد جسمانی، درد روانی هم نشاندهندهٔ خروج از حالت تعادل و به هم خوردگی حدومرز است. از طرفی درد روانی هم مثل درد جسمانی لزوماً بد یا ناخوش آیند نیست. این دردهای عاطفی به ما نشان میدهند که چطور در آینده آن اشتباهات را تکرار نکنیم. شاید این فکر که دنیای بدون درد و مشکل داشته باشیم بسیار وسوسه کننده است، اما این حقیقت را باید قبول کنید که روی کره زمین مشکلات هیچوقت متوقف نمیشوند. زندگی یک سریال بیپایان از مشکلات است. راهکار یک مشکل صرفاً به خلق یک مشکل دیگر منجر میشود؛ بنابراین هیچوقت به یک زندگی بدون مشکلات امیدوار نباشید، در عوض به یک زندگی پر از مشکلات خوب فکر کنید.
برای مشاهده توضیحات بیشتر و سفارش این کتاب لطفا کلیک کنید